اگر طرفدار انیمیشن باشید، قطعاً نام سالیوان و مایکل، دو هیولای دوست داشتنی، برای شما آشنا است. هیولاهایی که عروسک های آنها علی رغم ظاهر عجیبشان، جای خود را در اتاق کودکان باز کرده اند. در این مقاله، نگاهی به تاریخچه این انیمیشن زیبا خواهیم داشت و همچنین با شخصیت های اصلی آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
انیمیشن با محوریت سالیوان و مایکل، دو هیولای دوست داشتنی
تاریخچه ساخت انیمیشن “کارخانه هیولاها” به دو دهه پیش برمی گردد. این انیمیشن در سال 2001 اکران شد و به طور چشمگیری در بین همه اقشار جامعه محبوبیت پیدا کرد، تا جایی که حتی بزرگ ترها نیز تا به امروز به مناسبت های گوناگون عروسک سالیوان را به یکدیگر هدیه می دهند. کارگردان های این فیلم پیت داکتر و دیوید سیلورمن بودند و صداپیشگی سالیوان و مایکل، دو هیولای دوست داشتنی، را جان گودمن و مری گیبز به عهده داشتند.
داستان فیلم با تمرکز بر شخصیت سالی و مایک پیش می رود. پس از آن، در سال 2013، انیمیشن “دانشگاه هیولاها” توسط استودیو پیکسار ساخته و توسط والت دیزنی منتشر شد. “دانشگاه هیولاها” سال های قبل از “کارخانه هیولاها” را روایت می کند، زمانی که سالی و مایک در مدرسه ای معتبر برای ترساننده ها یکدیگر را ملاقات می کنند.
بیشتر بخوانید: تاریخچه کمپانی والت دیزنی
داستان کارخانه هیولا ها
این انیمیشن در دنیای هیولا ها اتفاق می افتد، جایی که منبع اصلی انرژی آن ها از جیغ کودکان انسان ها تامین می شود. سالیوان و مایکل، دو هیولای دوست داشتنی، در این کارخانه مشغول به کار هستند. درهای کمد این کارخانه به اتاق کودکان راه دارد و از طریق این درها، هیولا ها وارد اتاق کودکان می شوند تا آن ها را بترسانند و جیغ آن ها را جمع کنند. این فریاد ها به انرژی تبدیل می شوند و دنیای هیولا ها را به قدرت می رسانند.
به طور تصادفی، یک بچه انسان به نام بو به کارخانه وارد می شود که سالی و مایک او را پیدا می کنند. می توان گفت داستان اصلی از اینجا آغاز می شود، زمانی که مایکل و سالیوان سعی در مراقبت و بازگرداندن بو دارند. آن ها در این راه با چالش های گوناگون و بامزه ای مواجه می شوند.
با سالی و مایک بیشتر آشنا شوید
همان گونه که در بالا اشاره شد، سالیوان و مایکل، دو هیولای دوست داشتنی، در کارخانه ای در دنیای هیولاها مشغول به کار هستند. وظیفه آن ها ترساندن بچه ها و جمع آوری جیغ آن ها برای تأمین انرژی دنیای هیولا ها است. سالی یکی از ابر ترسانندگان کارخانه است و به دلیل توانایی بالایش در درآوردن جیغ کودکان، شهرت بسیاری دارد. البته برخلاف ظاهر ترسناکش، بسیار مهربان و خوشاخلاق است. سالی به دلیل شوخ طبعی و شجاعتش به چهره ای نمادین در دنیای انیمیشن تبدیل شده است.
در طول فیلم، شاهد پیشرفت قابل توجه او خواهید بود. اما سالی عمیقاً از شغل خود راضی نیست و آن را با شخصیتش در تضاد میبیند. به همین دلیل به دنبال راه حلی مناسب تر و دلسوزانه تر برای تامین انرژی می گردد. او عقیده دارد که ترساندن کودکان بر روان آنها تاثیرات مخربی خواهد داشت. محوریت انیمیشن بر اساس همین موضوع است.
و اما مایک، رفیق و همراه سالی دوست داشتنی قصه، برخلاف سالی مسئول فنی پروسه ترساندن بچه ها را به عهده دارد. به نوعی می توان گفت او مغز متفکر پشت عملیات است.مایک اعتماد به نفس بالایی دارد و بسیار برونگرا است. شخصیت او با سالی بسیار متفاوت است. او سودای جاه طلبی دارد و در رویای رسیدن به مقام بزرگ ترین ترساننده کارخانه است.
در روند فیلم، کار گروهی مایکل و سالیوان زمانی آغاز می گردد که بو وارد کارخانه می شود. مایک پا به پای سالی از بو مراقبت می کند و سعی در بازگرداندن او به دنیای خودش دارد. مایک دوست وفادار سالی است و یکی از جذابیتهای انیمیشن شخصیت عصبی مایک است که باعث خنده بینندگان می شود.
گاهی تماشای یک انیمیشن برای درک داستان آن کافی نیست؛ به همین دلیل، مطالعه درباره آن می تواند داستان را به شکلی دیگر در ذهن ما بازتاب دهد. هدف اصلی ما از نوشتن این مطلب، نگاهی تازه به این فیلم جذاب است.